فقدان همپذیری درز ها را فراخ تر میسازد !

سال ها دل طلب جام جمع از ما میکرد

آنچه خود داشت ز بیگانه تمنا میکرد

قوی ترین درد که بیشتر از همه چیز صدمه بر انسان وارد میکند و روان انسان را مضطرب میسازد درد فکریست، که منشاء آن انتظارات کاذب و عدم پذیرفتن واقعیت های موجود جغرافیای زیست میباشد.

و اسباب را باید سر لوحه کار خود قرار دهیم که ما را از نابسامانی ها و پراکندگی ها نجات دهد و تعریف مشخص بر منافع عموم ملیت ما داشته باشد.

آن نگاه: نگاه آرمانی به منافع عموم ملیت ما و عدم خود ستایی و شخصیت محوریست، که شخصیت محوری و خود ستایی از عوامل اصلی نابسامانیهاست و این شیوه، جز خود فریبی چیز بیش نیست!

ملیت ما از جمله ملیت های پر افتخار تاریخ کشور بشمار میرود که افتخاراتش در تاریخ زرین افغانستان، اعظم گراف را نسبت به هر ملیتی دیگری ثبت و ضبط دارد و اما از لحاظ درونی در این مقطع اساس زمانی بیش از هر قوم دچار پراکندگی گردیده و حتی گاه گاهی در مورد تثبیت هویت حقوقی شان دیدگاه مشترک با هم ندارند که این خود رنج بزرگ و فقدان همبستگی را بوجود میاورد.

فلهذا جوانان ما موضوع انسجام را در دستور کار شان قرار داده تا پرونده بی اتفاقی را مختومه و پرونده جدید همبستگی را مفطول سازند چرا که از طی چند دهه بدین سوء تمامی شورا ها و سازمان ها فعالیت های سطحی و فاقد استراتیژی داشته اند، همچنان آگاهی رسانی درست و امیدوار کننده ای نداشته اند جز نقش تبلیغی برای خودشان.

اکنون ما مصمم هستیم تا طرح را مهندسی کنیم که استراتیژی خاص مان را در تمامی ابعاد سیاسی، فرهنگی و ارتقاء ملیت ما را پاسخگو باشد و ناهنجاری های موجود درونی را نیز بکاهد.

در تدوین این مهم نیازمند مشوره تمامی اساتید، بزرگان و نخبه های خویش میباشیم تا باشد هم کار مشورت طلبی صورت گرفته باشد و هم آینده بهتر را ترسیم کنیم.

از اکنون که آغازین روز های ریختن طرح جامع ما میباشد از شما عزتمندان ملیت نجیب قزلباش تقاضا مندیم که در پیشبرد این مسئله جوانان خویش را یاری رسانید تا هم مسئولین شورا ها و سازمان ها از اشخاص واجب الحترام بدون مسئولیت بر آیند و هم توفیق حضرت حق رفیق راه جوانان با درک ما گردد.

در اخیر:

ماه و سر و زر مان همه خیرات یار شد

در زیر چرخ بی سر و سرپوش گشته ایم